میخائیل شپکین

کسانی که بر سیستم بازیگریِ استانیسلاوسکی تاثیر گذار بوده اند؛



( 6 نوامبر 1788-11 اوت  1863) معروف ترین بازیگر روسی در قرن نوزدهم بود.

شپکین در اوکراین و در یک خانواده ی سرفِ متعلق به جی اس وُلکنشتاین به دنیا آمد. شپکین آزادی خانواده ی خود را در سال 1821 خریداری نمود. سه سال بعد، او به تئاتر مالی در مسکو پیوست که این اتفاق تا چهل سال بعد نیز ادامه داشت به گونه ای که بدانجا خانه ی شپکین نیز می گویند. اولین بازی شپکین بر صحنه ی تئاتر که باعث شهرت او گشت در سال 1831 بود و سپس در نقش شهردار در نمایشِ بازرس در سالِ1836... شیوه ی بازیگری و ظرافت هنرمندانه ی او تحسین الکساندر پوشکین، نیکلای گوگول، الکساندر هرتسن، و ایوان تورگنیف را برانگیخت، بازی او بر اساسِ توجه به جزئیات واقع گرایانه و اسلوب گرا بود.


                                                                              


شپکین استدلال می نمود که یک بازیگر می بایست به پوسته ی درونیِ نقش فرو رود و دست به شناسایی زند، و این شناسایی با افکار و احساسات، مشاهده زندگی و دانش بازیگر از ماهیت خود و جهان اطرافش میسر می گردد. همچون مرجعی برای یک بازیگر...

شپکین در سال  1848 نوشت؛

بازی مکانیکی! این بسیار آسان تر است، برای دستیابی به آن فقط باید دلایل را بیابی، آنوقت عقل و استدلال تقریبی را به شادی و غم و اندوه بدل نمایی... همچون یک تقلید مطلق از طبیعت... اما یک بازیگرِ حسی کاملن متفاوت عمل می کند... او می بایست از خود رها شود، انگار دست به پاکسازی خود می زند... و نقش در نظر گرفته شده را اقدام نماید... او باید راه رفتن، طریقه ی حرف زدن، فکر کردن، احساس کردن، گریه و خنده را که نقش برایش تعیین می کند به فعل درآورد... آنجاست که  شما می بینید، چگونه تلاش هایتان معنی دار تر می شوند. در مورد اول شما نیاز دارید که فقط تظاهر به زندگی کنید، حال آنکه در برخورد دوم، شما واقعن زندگی خواهید کرد.


تمایز بین "بازیگر استدلالی" و "بازیگر حسی" تحت تاثیر شکل گیری ایده های شپکین در مورد بازیگری در سیستم طراحی شده توسط کنستانتین استانیسلاوسکی به وجود آمد.