رئوف دشتی و رطوبت و ...
همه چیز از خبر انتشار یافته توسط ایسنا ( خبرگزاری دانشجویان ) شروع شد . خبر از این قرار بود :
نمايش راديويي «رطوبت» فراد از راديو فرهنگ پخش ميشود :
شهرام ميرشكاك از پخش نمايش «رطوبت» براساس داستاني از رئوف دشتي، فردا (شنبه – 26 بهمن) از برنامه نمايش امروز راديو فرهنگ خبر داد.
سردبير برنامه «نمايش امروز» راديو فرهنگ، در گفتوگو با خبرنگار سرويس راديوي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: اين نمايش را آذردخت بهرامي براي راديو تنظيم كردهاست و بازيگراني مانند امير جوشقاني، صديقه كيانفر، مهرخ افضلي و شهرزاد عبدحق در آن نقشآفريني ميكنند.
وي با اشاره به اين كه كارگرداني اين نمايش را آشا محرابي برعهده داشته و شهلا نيساري، تهيهكننده آن است، گفت: اين نمايش داستاني كاملا روانكاوانه و تلخ دارد و ماجراي مادر روانپريشي است كه به دليل رابطه عاطفي بسيار قوي با پسرش، هر زني كه به او نزديك ميشود را با اين توهم كه ميخواهد پسرش را از او دور كند ، ميكشد.
ميرشكاك ابراز عقيده كرد: انتخاب و سلايق بازيگران در اين نمايش بسيارخوب است و موسيقيهاي بسيار زيبايي هم براي كار انتخاب شدهاست كه حس نوستالژيك خاصي را به مخاطب انتقال ميدهد.

و حال چند نکته ی مهم در باب این خبر :
اول : نادیده گرفتن حقوق مسلم و طبیعی یک نویسنده ( آن هم نمایشنامه نویس ) در کشور عزیز ما امری ست روزمره و بسیار طبیعی به گونه ای که گویی هر کسی از هر جایی به خود حق می دهد نویسنده را نادیده بگیرد و آن را به کل حذف نماید . و اثر هنری همچون کالایی بی ارزش و بها به یغما ببرد .
دوم : رئوف دشتی درام نویس وطنی نمایشنامه ای دارد به نام " رطوبت " . نمایشنامه ای زیبا و هنرمندانه که مفاهیم عمیقی را در بر خود دارد . نمایشنامه ای که تا به امروز با توجه به وسواس و دقت بسیار دشتی تا به حال اجرایی از آن را به کسی واگذار ننموده است و حال ... بر می گردیم به خبر ایسنا : جناب شهرام خان میر شکاک توجه بفرمایید که " رطوبت " نمایشنامه است نه داستان و میان ایندو تفاوت بسیار است بنده حضرت عالی را به خواندن کتاب هایی در این باب توصیه می نمایم .
سوم : در ولایت ما رسم است که برای هرگونه استفاده از یک اثر هنری خالق اثر را در جریان بگذاریم و رضایت وی را جلب نماییم . در حوالی شما چگونه است ؟ ... خانم آذر دخت بهرامی شما به چه حقی و بر طبق کدام مجوز نمایشنامه ی " رطوبت " را بردشته و آنهم بدون اطلاع نویسنده ی اثر دست به تنظیمی رادیویی زده اید و بعد با افتخار جلوی خبرگذلری ها پز می دهید . آیا نویسنده بی خبر از همه جا تمایلی به این کار به حساب هنرمندانه ی شما دارد ؟ و یا شاید هم برای شما بی اهمیت است که اگر اینگونه باشد وای به روزگار همه ی ما ...
چهارم : نوشتن این سطور در زمانی ست که نمایش " رطوبت " از رادیو پخش شده است و آن هم در بی خبری کامل نویسنده آن " رئوف دشتی " . دوستان چه زمانه ی بدی شده است . تنها به خود می اندیشیم و بس . کارگردان و تهیه کننده محترم و عوامل اجرایی و جناب سردبیر برنامه " نمایش امروز " خسته نباشید . همه چیز عالی ست . احسنت . تبارک الله . ماشاالله ... ایول . دمتون گرم ... دمتون بوق تریلی ... خیلی خفنین . بابا خسته ها ... حرفه ای ها . هنرمندا ... صدا درست ها ............................................................................................................................ در نهایت آقای " رئوف دشتی " تو بیخود کردی که خبر نداری می خواستی خبر داشته باشی . حالا بی خیال بابا . چیزی نشده که عشقی . با ما باش ... اصلن همون خارج از کشور باش ...
پنجم : اینجانب از طرف گروه نمایشی نیمکت این حرکت به حساب هنری را محکوم می نمایم و برای نویسنده این نمایشنامه ( نه داستان ) از خداوند خواستار صبرم . و من الله توفیق .
بهمن ۸۷ . مشهد .
آقا راستی اگه کسی نمایشنامه ی مفتی داره ما خریداریم .